Web Analytics Made Easy - Statcounter

حمیده بانو، کشتی‌گیر هندی در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، زمانی که این ورزش هنوز سنگری مردانه بود به شهرت رسید. شاهکار‌های دیدنی و شخصیت بزرگ بانو شهرت جهانی را برای این زن کشتی‌گیر به ارمغان آورد. اما پس از آن او ناگهان از صحنه ناپدید شد.

نیاز فاروقی، خبرنگار بی‌بی‌سی اردو، داستان بانو را دنبال کرده تا بداند برای زنی که بسیاری او را اولین زن کشتی‌گیر حرفه‌ای هند می‌نامند چه اتفاقی افتاد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بر اساس گزارش‌های خبری از آن زمان، چالشی که بانو در فوریه ۱۹۵۴ میلادی در اوایل دهه ۳۰ زندگی خود برای کشتی‌گیران مرد مطرح کرد استثنایی و غیرمعمول بود.

بلافاصله پس از اعلام این چالش، بانو دو قهرمان کشتی مرد را شکست داد - یکی از پاتیالا در شمال ایالت پنجاب و دیگری از کلکته در شرق ایالت بنگال غربی.

در ماه مه همان سال، او برای سومین مبارزه خود در سال راهی وادودارا در ایالت غربی گجرات شد.

سودیر پاراب، ساکن وادودارا، که در آن زمان کودک بود، به خاطر می‌آورد که بازدید بانو از وادودارا، شهر را در هیجان فرو برده بود. آقای پاراب که بعد‌ها تبدیل به یک بازیکن معروف خوخو در هند شد، می‌گوید به یاد دارد که ورود بانو به شهر از طریق نصب بنر‌ها و پوستر‌ها روی کامیون‌ها و وسایل نقلیه دیگر تبلیغ می‌شد.

پاراب می‌گوید که بانو قرار بود با چوته گاما پهلوان، کشتی‌گیر مورد حمایت مهاراجه بارودا (کشتی‌گیران در هند اغلب پهلوان نامیده می‌شوند) مبارزه کند. اما این مرد پهلوان در آخرین لحظه از مبازره کناره‌گیری کرد و گفت که «با یک زن مبارزه نمی‌کنم.»

بنابراین بانو با رقیب بعدی خود، بابا پهلوان وارد میدان مبارزه شد.

خبرگزاری آسوشیتدپرس در تاریخ ۳ مه ۱۹۵۴ میلادی گزارش داد: «مسابقه پس از یک دقیقه و ۳۴ ثانیه با برد یک زن پایان یافت؛ و داور٬ پهلوان را خارج از محدوده ازدواج با بانو اعلام کرد.»

شهرت بانو تا آن زمان برای بیش از یک دهه در حال شکل‌گیری بود. در سال ۱۹۴۴، روزنامه «بمبئی کرونیکل» گزارش داد که حدود ۲۰هزار نفر برای تماشای مسابقه بین بانو و گونگا پهلوان به استادیومی در شهر آمده‌اند.

مسابقه در آخرین لحظه پس از درخواست‌های «غیرممکن» گونگا پهلوان، که شامل پول و زمان بیشتری جهت آماده شدن برای مسابقه بود، لغو شد. پس از لغو مسابقه، جمعیت خشمگین استادیوم ورزشی را تخریب کردند.

زمانی که بانو به بارودا رسید، ادعا کرد که بیش از ۳۰۰ مسابقه را برده است.

روزنامه‌ها به او لقب «آمازون علیگار»، شهری در ایالت اوتار پرادش هند جایی که بانو در آن زندگی می‌کرد را دادند. یک ستون‌نویس نیز در مورد او نوشت که «یک نگاه به سوی بانو برای ایجاد لرز در بدن کافی است.»

وزن، قد و رژیم غذایی بانو همه و همه خبرساز بودند. وزن او ۱۷ استون (۱۰۸ کیلوگرم) و قد او ۱/۶ متر بود. رژیم غذایی روزانه او شامل ۵/۶ لیتر شیر، ۲/۸ لیتر سوپ، ۱/۸ لیتر آب میوه، یک مرغ، نزدیک به یک کیلوگرم گوشت گوسفند و بادام، نیم کیلو کره، ۶ عدد تخم مرغ، دو قرص نان بزرگ و دو بشقاب بریانی بود.

خبرگزاری رویترز در آن زمان نوشته بود: او (بانو) ۹ ساعت در روز می‌خوابد و شش ساعت دیگر تمرین می‌کند.

گزارش‌هایی به نقل از بازماندگان خانواده بانو حاکی از آن است که قدرت او، همراه با نگرش‌های محافظه‌کارانه در آن زمان، باعث شد که زادگاهش میرزاپور در اوتار پرادش را به مقصد علیگر ترک کند و در آنجا زیر نظر یک کشتی‌گیر محلی به نام سلام پهلوان تمرین کند.

ماهشوار دیال، نویسنده هندی در کتابی در سال ۱۹۸۷ نوشت که شهرت بانو پس از بردن چند مبارزه در اوتار پرادش و پنجاب، مردم را از دوردست‌ها جلب کرد.

او نوشت: «او (بانو) دقیقا مثل یک کشتی‌گیر مرد می‌جنگید. اما عده‌ای گفتند که حمیده پهلوان و کشتی‌گیران مرد پیمان مخفیانه‌ای بسته‌اند که براساس آن حریف‌های بانو عمدا شکست می‌خورند.

بانو با چالش‌هایی از سوی افراد خشمگین از اجرا‌های عمومی او نیز مواجه بود.

به گزارش روزنامه «تایمز آف ایندیا»، در آن زمان مبارزه میان بانو با رامچاندرا سالونکه، یکی از کشتی‌گیران مرد در شهر پونه ماهاراشترا به دلیل مخالفت فدراسیون محلی کشتی لغو شد.

در مسابقه‌ای دیگر هم تماشاچیان پس از اینکه بانو حریف مرد خود را شکست داد، او را هو کرده و به سمتش سنگ پرتاب کردند، پس از آن پلیس وارد عمل شده و وضعیت را کنترل کرد.

رونوجوی سن، یکی از فرهنگیان هند در کتاب خود در مورد تاریخچه ورزش هند به این موضوع اشاره کرده که چگونه حضور بانو ورزش در این کشور را «پیچیده» کرد.

رونوجوی سن نوشت که بانو از مورارجی دسای، وزیر ارشد وقت ایالت ماهاراشترا، به دلیل «ممنوعیت» غیررسمی کشتی او شکایت کرد. آقا دسایی در واکنش گفته بود که این مسابقات به دلیل جنسیت او نه بلکه به دلیل دریافت شکایت‌های بسیار از سوی کسانی که ظاهرا می‌خواستند بانو را به چالش بکشند لغو شده است.

حتی زمانی که مردان دستاورد‌های بانو را به تمسخر گرفته و اعتبار او را زیر سوال می‌بردند٬ قورتولین حیدر٬ نویسنده فمینیست اردو تصویر متفاوتی از بانو را ترسیم کرد. حیدر در داستان کوتاه خود «دالان والا» می‌نویسد که فقیرا، کمک خانگی‌اش پس از بازگشت از تماشای یکی از مسابقات بانو در بمبئی به او گفته که هیچ‌کس نتوانست «شیر زن» را شکست دهد.

بر اساس گزارش‌ها، بانو در سال ۱۹۵۴ در بمبئی، ورا چیستیلین معروف به «خرس ماده» روسیه را در کمتر از یک دقیقه شکست داد. در همان سال، بانو اعلام کرد که برای مبارزه با دیگر کشتی‌گیران به اروپا می‌رود.

اما مدت زیادی از پخش تبلیغات در مورد این مبارزات نگذشته بود که ناگهان بانو از صحنه کشتی ناپدید شد.

بر اساس گزارش افرادی که بانو را می‌شناختند، این نقطه‌ای بود که زندگی بانو را برای همیشه تغییر داد.

در آن زمان، بانو و سلام پهلوان به طور مداوم بین علیگر، بمبئی و کالیان، شهری در حومه جایی که آن‌ها یک تجارت لبنی داشتند در رفت و آمد بودند.

فیروز شیخ که پدرش پسر خوانده بانو بود می‌گوید سلام پهلوان، مربی بانو، از ایده رفتن او به اروپا خوشش نمی‌آمد.

صحرا، دختر سلام پهلوان هم مدعی است که پدرش با بانو ازدواج کرده بود.

اما آقای شیخ موضوع ازدواج بانو با سلام پهلوان را رد کرده و می‌گوید که پهلوان تا زمان مرگ خود در سال ۱۹۸۶ با بانو زندگی کرد، اما هرگز با او ازدواج نکرد.

آقای شیخ می‌گوید: پهلوان برای جلوگیری از رفتن بانو به اروپا، او را با چوب کتک زد و دستانش را شکست.

ادعای شیخ از سوی راحیل خان، یکی از همسایه‌ها نیز تایید شده است. راحیل خان می‌گوید که سلام پهلوان در این زد و خورد پا‌های بانو را نیز شکسته بود.

او می‌گوید: «خوب به یاد دارم. او نمی‌توانست بایستد. بعدا بهبود یافت، اما نمی‌توانست برای سال‌ها بدون استفاده از عصا درست راه برود.

آقای شیخ در مورد بانو٬ ورزشکار کمتر شناخته شده‌ای که به شدت با هنجار‌های زمانه خود مبارزه می‌کرد، می‌گوید: روز‌های آخر زندگی او سخت بود.

با این حال صحرا، دختر سلام پهلوان معتقد است که رابطه میان این دو «صمیمانه» بود.

سرانجام سلام پهلوان به علیگر بازگشت و بانو در کالیان ماند. اما با این حال صحرا می‌گوید که بانو برای آخرین بار زمانی که سلام پهلوان در بستر مرگ بود به ملاقات او به علیگر رفت.

بانو از فروش شیر و اجاره برخی ساختمان‌ها امرار معاش می‌کرد و وقتی پولش تمام می‌شد کنار جاده به فروش تنقلات خانگی می‌پرداخت.

شیخ در مورد بانو، ورزشکار کمتر شناخته شده‌ای که به شدت با هنجار‌های زمانه خود مبارزه می‌کرد، می‌گوید: روز‌های آخر زندگی او سخت بود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل سلام پهلوان کشتی گیران آن زمان کشتی گیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۳۷۱۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحث روز؛ VAR در فوتبال، قاضی عادل یا قاتل روح ورزش محبوب ما؟

در هفته‌ای که گذشت، VAR و تکنولوژی در فوتبال مثل همیشه خبرساز شد؛ نبود تکنولوژی، ابهام‌های شدیدی در ال‌کلاسیکو ایجاد کرد و از طرفی ناتینگهام فارست مدعی شد VAR حقش را پایمال کرده است؛ آیا وجود VAR به رشد فوتبال کمک می‌کند و یا صرفا یک فناوری دست‌وپاگیر و غیرضروری است؟ مطلب «بحث روز» در این خصوص را از دست ندهید...

اختصاصی طرفداری | هفت سال بعد از ورود کمک داور ویدیویی (Video Assistant Referee VAR) به فوتبال می‌گذرد. امروزه، چه خوب و چه بد، به طور کامل در تار و پود بازی در سراسر جهان بافته شده است.

قبل از سال ۲۰۱۷، فوتبال بسیار ساده‌تر به نظر می‌آمد. وقتی داور تصمیم خود را اعلام می‌کرد، حکم قطعی به‌حساب می‌آمد. هواداران می‌توانستند بدون ترس و وحشت VAR بعد از گل‌ها به جشن و پایکوبی بپردازند، بی‌آنکه دقایقی طولانی در انتظار تصمیم قطعی VAR باشند. در دوران قبل از VAR هواداران برای درک قانون آفساید نیازی به مدرک هندسه نداشتند و مجبور نبودند تقریباً در مورد هر تصمیمی که توسط داور گرفته می‌شد، بحث‌های پایان‌ناپذیری را تحمل کنند.

به ما قبولانده شد VAR برای جلوگیری از اشتباهاتی که مسیر تاریخ فوتبال را تغییر داده بود وارد شده است. فوتبال در طول ادوار نمونه‌های بی‌شماری از بی‌عدالتی را تجربه کرده است، شاید معروف‌ترین نمونه‌ها یکی از سه گل جف هرست در فینال جام‌جهانی ۶۶ و «دست خدا» دیگو مارادونا در جام جهانی ۱۹۸۶ بود. گرچه اینک با عمر کوتاه VAR ناعدالتی‌های بسیاری روی داده که طرفداران این سیستم را متحیر کرده است.

در هر زمینه‌ای، هرگونه تغییر همیشه موافقان و مخالفان خود را داشته است. بارها پیش‌ازاین بعد از ترجمه و چاپ مناظره‌ای در صدد بودیم در باره موضوعات داغ روز، نظرات فرد مخالف و موافقی را در برابر خواننده قرار دهیم. آنچه این روزها در مجلات و روزنامه‌ها و سایت‌ها مرسوم است.

و باتوجه‌به اشتباهات فاحش VAR یا عدم استفاده درست از آن در بسیاری از لیگ‌های معتبر، نظرات موافق و مخالفی را از آقایان حمید ش. و علیرضا نجاتی در این باره به مناظره گذاردیم.

مدت‌هاست دوستان را تشویق به انجام این کار می‌کنم تا خارج از تعصبات و احساساتی که ما به‌عنوان هوادار فوتبال، به تیم‌ها و بازیکنان خود داریم قادر باشیم به‌طوری منطقی در باره نظرات خود به جدل بپردازیم. باشد که این آخرین مناظره نباشد و تداوم خود را حفظ کند.

اگر اهل بحث و جدل هستید شاید در مناظره‌ای دیگر، نوبت شماست تا به‌عنوان مخالفت یا موافقت نظرات مستدل و منطقی خود را در باب مقوله موردنظرتان بیان کنید. مطمئن باشید با آغوش باز از آن استقبال خواهد شد.

امیرحسین صدر

حمید ش. : من مخالف VAR هستم

دلیل آن، رک‌وپوست‌کنده این است: ترجیح می‌دهم وقتی یک اشتباه داوری در بازی محبوبم رخ می‌دهد، ناشی از محدودیت‌های انسانی باشد تا محدودیت‌های تکنولوژی

 من ترجیح می‌دهم به‌جای اینکه دوربین‌ها و وسایل رادیویی و میکروفون داورها و... باعث تغییر در نتیجهٔ بازی شوند، کسی مثل توفیق بهراموف اشتباه کند، نامش بر سر زبان‌ها باقی بماند و هنوز پس از نیم قرن ژورنالیست‌ها به دنبال خانواده و فرزند و همسرش بگردند تا سر نخی از او بیابند و داستانی سرهم کنند و ما را سرگرم کند دلایل بیشتر را نیز شرح خواهم داد:

1- آن

VAR، با شعار و هدف حذف «خطای انسانی» وارد فوتبال شد. 

در فوتبال امروز، بازیکن‌ها تحت‌تأثیر هزاران داده فیزیولوژی، ذهنی، حسی و... آموزش‌دیده و ارتقا می‌یابند تا خطاهایشان در زمین به صفر برسد؛ پاس اشتباهی ندهند، شوت بی موردی نزنند و با ندانم‌کاری و اخراج، تیم را به دردسر نیندازند.

در چنین محیطی، داوران نیز به‌تنهایی از پس کار بر نمی‌آیند. انسان، قاضی، یا همان داور، محدودیت‌هایی دارد و فوتبال امروز، به دنبال برداشتن محدودیت‌هاست.

گردش مالی لیگ قهرمانان به‌قدری زیاد است که یک باخت به دلیل اشتباهات داوری، مثل شکست لیدز برابر بایرن مونیخ در بازی فینال 1975، صرفاً در اشک و آه و عصبانیت تماشاگران و تکرار جملات امیدبخش نسبت به آینده خلاصه نمی‌شود.

هر باخت منچستریونایتد در این دوران، شاخص‌های بورس در تالارها بزرگ جهانی را به رنگ قرمز در می‌آورد. بر اقتصاد خاور دور اثر می‌گذارد و سرمایه شرکت‌های آمریکایی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. حذف بارسلونا، باعث بیرون افتادن آنها از چرخه‌ی درآمدزایی خواهد شد و رفتن به سراغ تأسیس سوپرلیگ با صعود و ورود تضمین شده به آن و احتمالاً با قهرمان نشدن چلسی در دو دوره‌ی لیگ قهرمانان، ارتش پوتین تانک‌های کمتری برای حمله به اوکراین در اختیار داشت.

خب، من هم انتظار ندارم دنیا، فقط به‌خاطر نیم متر جاماندن جونیت چاکر و نداشتن زاویه دید مناسب کن فیکون شود. من و احتمالاً غالب مخالفان VAR، با اجرای عدالت در زمین، در حد اعلای آن هیچ مشکلی نداریم اما...

بیایید به ابتدای ماجرا بازگردیم؛ برپاشدن اتاق‌هایی کیلومترها آن‌طرف‌تر از استادیوم با ده‌ها تلویزیون و دستگاه و.... در واقع اولین مشکل من با VAR همین است. درست است که امروز، اعمال جراحی نیز از راه دور قابل‌انجام است؛ اما این فاصله، قدرت تصمیم‌گیری در لحظه را در بازی فوتبال کاهش می‌دهد.

بله، "آن". زمان حال. چیزی که فیلسوفان راجع به آن بحث کرده‌اند و ما فوتبالی‌ها، بی‌نیاز از مطالعه‌ی آنها، با چشم خود تجربه کرده‌ایم.

وقتی ضد حمله‌ای به راه میفتد، ضربان قلبمان بالا و بالاتر می‌رود. توپ با چند ضربه به محوطه‌ی جریمه می‌رسد و جریان غلیظ خون در رگ‌های ما... بامممم یک گل معرکه. دوربین در دست فیلم‌بردار بازی می‌لرزد، گزارشگر در پی یافتن بهترین کلمات مکث می‌کند، تماشاگران هرکدام حالی دارند. آغوش غریبه‌ها برای هم باز می‌شود اما... قطع، استپ. VAR بررسی می‌کند.

این جنس لذت خالص وصف‌نشدنی جای خود را باید به یک انتظار بدهد. به بلاتکلیفی. به صحنه‌های ملال‌آور بازیکنان ایستاده وسط زمین. دست بر کمر. داور جلوی مانیتور. تأیید یا رد گل، هیچ‌کدام قدرت آن لذت اولیه را ندارد.

خب این تازه اولین ایراد VAR است. کشتن، شور لحظه‌ای بازی، به قیمت اجرای عدالت...

2- صدای منو می‌شنوی؟

اجرای تمام‌وکمال عدالت، به هر روشی معقول است. لااقل با حساب‌های امروزی. اما مشکلات متمرکز نبودن VAR به این خلاصه نمی‌شود. ایراد بزرگ دیگر، ارتباط مسئولان اتاق و داور است. افتضاحی که در بازی این فصل لیورپول تاتنهام عیان شد. وقتی گل صحیح لوئیز دیاز به‌اشتباه آفساید گرفته شد و بعدتر در انتشار مکالمات رادیویی مشخص گردید علت، عجله و پریشانی درن انگلند در اتاق VAR بوده.

این خطایی است که تا اینجای فصل، بر قهرمان لیگ برتر تأثیر مستقیم داشته، همان‌طور که اشتباهات بازی فارست و اورتون، می‌تواند بر سرنوشت سقوط اثرگذار باشد.

3- چه چیز قربانی می‌شود؟

بار دیگر به سراغ بحث هزینه و فایده می‌رویم. فایده و مزیتی که همه‌ی ما دنبال آن هستیم، اجرای عدالت در زمین فوتبال است. به طور تمام‌وکمال.

در اینجا، VAR وارد می‌شود، به ماهیت بازی یورش می‌آورد، چیزهایی چون اهمیت لحظه و آن، و زمان بازی را می‌گیرد، اما هنوز هم اشتباهات رخ می‌دهد.

در نگاه سیستمی، ناگزیر به گذار از این برهه هستیم؛ باید زمان بگذرد تا معایب بروز یابد، کشف شود و با آزمون‌وخطا حل شود. اما من مخالف این نگاه هستم. زیرا برای من، فوتبال، عرصه‌ی اقتصاد و سیاست یا یک شرکت بزرگ تجاری نیست. برای من هر لحظه، در بازی اهمیت دارد. این که آنِ یک بازی، فصل، یک تورنمنت یا یک جام جهانی به خاطر آزمون‌وخطا برای بهبود سیستم VAR در آینده خراب شود، لحظات ناب، به‌خاطر بلاتکلیفی مقابل مانیتور هدر رود و داستان‌های این دوره‌ی فوتبال از بین رود، پذیرفتنی نیست.

4- آن مرد سیاهپوش

من ترجیح می‌دهم، داوران، هنوز هم مثل 22 بازیکن در زمین با ابزار انسانی خود به میدان بروند. هنوز هم می‌توانم اسامی داوران یورو 2000 را با لذت مرور کنم:

پیر لوییجی کولینا، مارکوس مرک، گراهام پل، آندریاس فریسک، اورس مه‌یر، کیم میلتون نیلسن، خوزه مدینا کانتالخو، هیو دالاس... داورانی که سبک و شخصیت خود را داشتند. در موردشان بحث می‌شد. برای من هنوز هم جک تیلور انگلیسی، در کنار کرویف و بکن باوئر از اضلاع جذابیت بی‌پایان جام جهانی 1974 است، حرکات ادگار کودسال داور سیاه‌پوش فینال جام جهانی 1990 بهترین پایان برای تیتراژ برنامه‌ی آن‌سوی نیمکت است، هوراسیو الیزوندروی آرژانتینی صاحب رکورد معرکه داوری افتتاحیه و اختتامیه در جام جهانی 2006 است، روشن ایرماتوف ازبک و تورو کامیکاوای ژاپنی را طلایه‌داران داوری آسیا می‌دانم و پیش از آنها، استاد فنایی را در کنار ساندرو پل در فینال جام جهانی 94.

این آخرین ضربه‌ی VAR به بازی است. تصمیمات درست و کاریزمای داور، عملاً از بین می‌رود و همه چیز به پای VAR نوشته می‌شود، اما اشتباهات، سهم داور است و به این دلیل نام داوران این دوران، فقط با اشتباهات آنها پیوند خورده، کویپرز، چاکر، لاهوز و....

سخن پایانی، در آینده، و با تکمیل سیستم‌ها و کاهش خطاها، احتمالاً کسی کاستی‌های VAR در این دوران را به یاد نخواهد آورد و مخالفان این روزگار VAR ، مخالفان تکنولوژی و پیشرفت و... خوانده خواهند شد.
 بدون آنکه لحظات نابود شده‌ی بازی، از داستان این هفته‌ی کاونتری تا اشتباهات مرگبار var در طول یک فصل به یاد آورده شود.

اهمیتی ندارد ما مخالفان VAR, چطور به یاد آورده شویم، آنچه برای ما مهم است، لذت و شور لحظه یک قدم جلوتر از هر چیز دیگری است... به قول سهراب:

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
 که در افسون گل سرخ شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم

علیرضا نجاتی: موافق استفاده از تکنولوژی در فوتبال هستم

تقابل سنت و مدرنیته همیشه یکی از چالش‌های اصلی بشر بوده و یکی از دغدغه‌هایش، مقاومت و ترس برابر تغییر است. تغییر کردن، تضمین نیست اما حداقل شانسی برای پیشرفت می‌دهد.

اگر تغییر اولیه قانون آفساید در اوایل قرن بیستم و امثال هربرت چپمن در دهه 20 و 30 نبودند تا آرایش و سیستم‌های فوتبال را متحول کنند، شاید سال‌های خیلی بیشتری طول می‌کشید تا فوتبال به چیزی که الان می‌شناسیم، تبدیل می‌شد. شاید برایتان جالب باشد بدانید در ابتدای پیدایش فوتبال، تیم‌ها با 7 یا 8 مهاجم در زمین بازی می‌کردند و چیزی به اسم سیستم‌های کنونی وجود نداشت. تغییر، ریسک و استفاده از ایده‌های نوین باعث شد فوتبال چیزی شود که امروز می‌بینیم. ماجرای VAR هم همین است؛ فوتبال نیز مثل انسان رو به تکامل حرکت می‌کند و استفاده از تکنولوژی‌ها بخش مهمی از مسیر تکامل است. 

تصمیم‌گیرندگان فوتبال، سال‌ها با بهانه‌هایی احساسات‌گرایانه مثل کشته‌ شدن روح فوتبال و ماشینی شدن این ورزش، با ورود فناوری‌های مختلف به فوتبال مخالفت کردند. اما حرکت به‌سوی مدرن شدن، مثل امواج خروشانی است که یک سد چوبی نمی‌تواند جلویش مقاومت کند و استفاده از ابزارهای نوین در هر رشته‌ و زمینه‌ای، به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده. 

شاید در آینده‌ای که خیلی هم دور نباشد، ممکن است شاهد حذف نیروی انسانی در عرصه داوری ورزش‌ها باشیم و به‌طور کلی، انواع هوش‌مصنوعی بتوانند با دقت کامل، تصمیم‌گیری‌ها را موبه‌مو طبق قانون انجام دهند اما فعلا به آن زمان نرسیده‌ایم. تا آن زمان، برطرف کردن هرچه بیشتر عیب‌ونقص ابزارها و فناوری‌ها در کنار استفاده از زبده‌ترین داوران می‌تواند اشتباهات فاحش و تعیین‌کننده را به حداقل برساند. 

همین ال‌کلاسیکوی اخیر را ببینید؛ اگر خاویر تباس تصمیم به ملغی کردن استفاده از تکنولوژی خط دروازه به بهانه گران‌قیمت بودنش را نمی‌گرفت، این‌همه جنجال بر سر توپی که مشخص نشد آندری لونین داخل یا بیرون دروازه گرفته، ایجاد نمی‌شد. تکنولوژی گل لاین می‌توانست صحنه را در کمتر از یک دقیقه بررسی کند و هیچ بهانه‌ای هم وجود نمی‌داشت.

VAR به داور اطلاع داد نمی‌توانیم گل را اعلام کنیم چون مدرک محکمی نداریم
اگر تکنولوژی خط دروازه وجود داشت، امکان قضاوت صحنه‌ای که انسان در انجامش عاجز بود وجود می‌داشت

گفتن مزایای VAR هم تکرار مکررات است اما به‌هرحال برای مستند بودن صحبت‌ها لازم است ذکر شود:

افزایش دقت داور در تصمیم‌گیری و اجرای عدالت: خیلی وقت‌ها داور پس از بازبینی صحنه متوجه اشتباهش شده و تصمیمش را به شکلی عادلانه عوض می‌کند. بسیاری از مواقع نیز VAR کمک می‌کند داور صحنه‌ای که از چشمش دور مانده را دوباره ببیند. همین موضوع، عدالت بیشتری را در ورزش محبوب ما جاری می‌کند. علاوه‌براین داور در صحنه‌هایی که مردد است، می‌تواند با داوران اتاق VAR مشورت کند تا تصمیم درست‌تری بگیرد. شفافیت: در گذشته، کلیشه اشتباهات داوری بخشی از بازی است چون داور هم انسان است و اشتباه می‌کند، وجود داشت و به دنبالش، بحث و جدل بخش جدانشدنی فوتبال بود. حالا تصمیم‌های درست VAR جایی برای اعتراض نمی‌گذارد چون هوادار، بازیکن و مربی، شفافیت را می‌بیند.  از بین بردن تفسیر شخصی داور: VAR کمک می‌کند تصمیمات داوری، یکپارچه‌تر شود و اعمال نفوذ داور براساس تفسیرش از هر صحنه، کاهش پیدا می‌کند. این یعنی تمام بازی‌ها می‌توانند با یک استاندارد داوری برگزار شوند.

ایراد دیگری که به VAR می‌گیرند، این است که معنای شادی پس از گل را از بین می‌برد و با باطل شدن گل بازیکنی که شادی کرده، ممکن است روحیه کل تیم ازهم‌پاشیده شود. اما آن سوی دیگر سکه را هم ببینید؛ تیمی که نمی‌خواهد گل بخورد، دروازه‌اش را باز شده می‌بیند اما با رد شدن گل از سوی VAR، آن تیم می‌تواند شادی‌ای همچون تیمی که گلِ قهرمانی زده را تجربه کند. علاوه‌براین همان انتظار در تصمیم نهایی داور، خودش سرشار از حس هیجان است؛ چه برای فوتبالیست و چه برای تماشاگر.

فارغ از خطاهای تکنولوژی که همه قابل رفع است، اصلی‌ترین چالش استفاده از VAR، صحنه‌های میلی‌متری آفساید یا عبور توپ از خط است. این‌جا تقابل دو تفکر روان‌شناختی مختلف را می‌بینیم؛ اجرای عدالت به هر قیمت و یا مصلحت‌اندیشی و دلسوزی که هر دو مزایا و معایبی دارند. مشخصا مربی و بازیکن به‌عنوان کسانی که مستقیما از فوتبال منتفع می‌شوند، عدالت را بر دلسوزی ترجیح می‌دهند چرا که متر و معیار عدالت مشخص است و دلسوزی چیزی است که تفسیر می‌شود. کدام مربی را دیده‌اید که علنا مخالف VAR باشد؟

حتما بازی یک‌چهارم نهایی رئال مادرید و یوونتوس در لیگ قهرمانان 18-2017 را به یاد دارید. جانلوئیجی بوفون، خشمگین از تصمیم مایکل اولیور انگلیسی در راستای گرفتن پنالتی برای رئال مادرید در دقیقه 4+90 جمله عجیبی مطرح کرد: «من نمی‌گویم آن صحنه پنالتی نبود، من می‌گویم در آن دقیقه نباید پنالتی گرفته می‌شد». اگر VAR در آن فصل لیگ قهرمانان وجود می‌داشت، مشخصا چنین جنجال‌ها و اظهارنظرهایی مطرح نمی‌شد. اگرچه خیلی‌ها زیبایی فوتبال را همان عصبانی شدنِ بوفون و صحنه‌های دراماتیک آن مسابقه می‌دانند.

اگر VAR وجود داشت، این جنجال‌ها به‌وجود می‌آمد؟

درست است که اجرای عدالت، خواستنی است اما نمی‌توان انکار کرد که خُشکی و ربات‌گونه شدن در اجرای عدالت وجود دارد. فوتبال با احساساتش زیبا است و اگر این احساسات نبود، فوتبال این‌قدر مهم نمی‌شد؛ اما در راستای پیشرفت هرچه بیشتر، باید به عدالت و شفافیت احترام گذاشت.

از دست ندهید ????????????????????????

درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش می‌ماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!

دیگر خبرها

  • حضور بیش از ۱۲۰۰ نفر ورزشکار در ویژه‌برنامه «ایرانی پهلوان»
  • بیمه البرز، حامی چهل و چهارمین دوره جام جهان پهلوان تختی
  • پوچتینو: VAR به فوتبال صدمه زده است؛ تصمیم داوران بازی باورنکردنی بود
  • اتفاق باورنکردنی که باعث شد مورایس مسلمان شود | او گفت می‌خواهم مسلمان شوم، باید از کجا شروع کنم؟ | ماجرای مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی
  • آیین زورخانه ای به مناسبت اولین سالگرد نکوداشت پهلوان بهمن ضیایی
  • عکس پدر زاکانی با پسر جهان پهلوان تختی!
  • سلبریتی تراز یعنی پهلوان رزاز
  • تجلیل از آقای ورزش ایران در حاشیه کشتی فرنگی جام تختی
  • تجدید عهد با شهدای پهلوان
  • بحث روز؛ VAR در فوتبال، قاضی عادل یا قاتل روح ورزش محبوب ما؟